دیوانه وار به دوستم عشق می ورزم چه کنم؟
پرسش :
من و یکی از دوستانم (همجنس) همدیگر را خیلی دوست داریم. پنج ماه است که عاشق هم شدهایم. خیلی به هم دلبسته شدیم. اما الان متوجه شدیم که این رابطهی ما از هر لحاظ جایز نیست و میخوایم تمام کنیم ولی نمیتوانیم! از درس و زندگیام افتادم. درس نمیخوانم و رو اعصاب هم تاثیر گذاشته. نمیدانم چیکار کنم و چطور فراموشش کنم.
پاسخ :
اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل.
مقدمه ی این دوستی ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد.
زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود.
روانشناسان معتقدند احساس تعلق و وابستگی به دیگران از اساسی ترین نیازهای فردی است و بر رشد روانی جسمی و اجتماعی فرد تأثیر می گذارد. در واقع دوستان برای فرد تکیه گاهی هستند که به او احساس امنیت می دهند. همسالان حکم درمانگران قابل اعتماد و سرمشقهای رفتاری را برای یکدیگر دارند.
اما دوستی منطقی و عاقلانه باعث آرامش شده و به کمال و احساس مثبت در زندگی کمک می کند اما دوستی که باعث به هم ریختگی وضعیت روانی شود یک نوع وابستگی بیمارگونه است. علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى که موجب اخلال در برنامه زندگى و کارى انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشکالى ندارد، بلکه اگر در راستاى اصلاح و قوّت بخشیدن به این امور باشد بسیار خوب و مفید خواهد بود، البته بهترین سیاست در این مسائل، میانه روى است و زیاده روى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات ذکر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشکلات آن فکر کنید و سعى کنید خود را قانع کنید که افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است.
اما برای کاهش وابستگی پیشنهادات زیر را اعمال کنید:
۱- لیستی از آسیب ها و ضرر های روانی که در این رابطه متحمل شدید را بنویسید.
۲- سعی کنید تعداد دوستانتان را زیاد کنید و رفت و آمد را با آنها بیشتر کنید.
۳- به توانایی ها و نقاط مثبت خودتان توجه کنید و سعی کنید با تکیه بر نقاط مثبت و خودگویی مثبت اعتماد به نفس و خودارزشمندی خودتان را بالا ببرید و نیاز به توجه دیگران و تحویل دیگران را به لذت تبدیل کنید یعنی شما نیاز به محبت و توجه دیگران ندارید اما از توجه دیگران لذت می برید و واکنش مثبت نشان می دهید.
۴- ورزش و تحرکات بدنی و تعاملات اجتماعی را بیش از بیش اهمیت دهید.
منبع: www.soalcity.ir
اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل.
مقدمه ی این دوستی ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد.
زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود.
روانشناسان معتقدند احساس تعلق و وابستگی به دیگران از اساسی ترین نیازهای فردی است و بر رشد روانی جسمی و اجتماعی فرد تأثیر می گذارد. در واقع دوستان برای فرد تکیه گاهی هستند که به او احساس امنیت می دهند. همسالان حکم درمانگران قابل اعتماد و سرمشقهای رفتاری را برای یکدیگر دارند.
اما دوستی منطقی و عاقلانه باعث آرامش شده و به کمال و احساس مثبت در زندگی کمک می کند اما دوستی که باعث به هم ریختگی وضعیت روانی شود یک نوع وابستگی بیمارگونه است. علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى که موجب اخلال در برنامه زندگى و کارى انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشکالى ندارد، بلکه اگر در راستاى اصلاح و قوّت بخشیدن به این امور باشد بسیار خوب و مفید خواهد بود، البته بهترین سیاست در این مسائل، میانه روى است و زیاده روى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات ذکر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشکلات آن فکر کنید و سعى کنید خود را قانع کنید که افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است.
اما برای کاهش وابستگی پیشنهادات زیر را اعمال کنید:
۱- لیستی از آسیب ها و ضرر های روانی که در این رابطه متحمل شدید را بنویسید.
۲- سعی کنید تعداد دوستانتان را زیاد کنید و رفت و آمد را با آنها بیشتر کنید.
۳- به توانایی ها و نقاط مثبت خودتان توجه کنید و سعی کنید با تکیه بر نقاط مثبت و خودگویی مثبت اعتماد به نفس و خودارزشمندی خودتان را بالا ببرید و نیاز به توجه دیگران و تحویل دیگران را به لذت تبدیل کنید یعنی شما نیاز به محبت و توجه دیگران ندارید اما از توجه دیگران لذت می برید و واکنش مثبت نشان می دهید.
۴- ورزش و تحرکات بدنی و تعاملات اجتماعی را بیش از بیش اهمیت دهید.
منبع: www.soalcity.ir
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}